شخصی




از مست نپرسید به میخانه چرا هست
ترسم که بگوید که به آن خانه خدا هست

قاضی بزند هم سر وهم دست و زبانش
بر دار بگوید که به خمخانه شفا هست

جاهل نرود در پی آن خانه ی عشّاق
زیرا پدرش گفته که در مکه صفا هست

او نیز چو آن عابد بی دین بگردد
بیچاره نداند که در آن خانه دوا هست

آن کس که کند سجده به دلدار خیالی
دیوانه نداند که در این کار خطا هست

من نیز شدم عاشق و در میکده رفتم
دیدم که بجز یار خداهست و بقا هست

از باده بنوشیدم و گفتم که رضایم
زیرا که به میخانه ی عشاّق خدا هست

مولانا


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تایپ و صفحه آرایی فوری در یک روز education سایت تفریحی آنتی فاز نوشته های عاشقانه mikhakeiyellow حدیث، شعر و فضائل اهل بیت علیهم السلام آموزش بازي چهار برگ يا (پاسور) دروس حوزه kanert دانلودستان